((اتفاقات بچگي من بسيار ناگوار بودن كه من دخالتي درش نداشتم و خواست الهي بوده اما بعضي وقتا خودم رو گناهكار مي دونم من هميشه سعي كردم كودكيم رو فراموش يا انكار كنم اما الان به شدت در جوانيم نمود پيدا كرده و اكثر تصميمات و تفكراتم رو تحت تاثير قرار داده و با اينكه با خودم كلنجار ميرم كه فكرها و دلهره ها و استرس هايي كه به سراغم مياد راجعبه مشكلاتي كه ممكنه در آينده پيش بياد غلط هست و بايد به جاي از الان غصه خوردن اگر موقعيتي پيش اومد اون موقع به فكر چاره باشم اما نميشه من مدام ترس دارم ترس از رها شدن ترس از خيانت ترس از تنها ماندن ترس از دست دادن عزيزان كوچكترين چيزها من و نگران و بهم ميريزه درسته تجربيات تلخم باعث اين افكارو ترس ها شده ولي من ديگه خسته ام من فقط از تمام زندگي آرامش روان ميخوام و واقعا دارم از پا درميام.))
يكي از پاسخهاي مقابلهاي پر تكرار در برابر فعال شدن تلهها، اجتناب يا فرار است كه باعث ميشود شما هوشيارانه يا ناهوشيارانه، از فعال شدن تلهها جلوگيري يا از موقعيتهاي فعال شدن تلهها فرار كنيد.
چرا؟ چون فعال شدن تلهها به شما هيجانات منفي شديد ميدهد پس شما با اجتناب ميخواهيد رنج را احساس نكنيد. شما در واقع از موقعيت فعال ساز تله خود فرار كنيد اما پاسخ منطقي و سازگارانه نيز به آن موقعيت نميدهيد و تله شما تكرار ميشود..! اجتناب، به سه شكل انجام ميشود.
اجتناب شناختي: ارادي يا غيرارادي تلاش ميكنيد تا به رويدادي ناخوشايند فكر نكنيد و حتي ممكن است آن را فراموش كنيد اگر چه تجربه هيجاني آن رويداد در ناخودآگاه شما محفوظ ميماند و با فراموشي، حذف نميشود!
مثلا اگر تله نقص/ شرم داشته باشيد فقط روي شواهدي تمركز ميكنيد كه به شما احساس بيارزشي ميدهند و موارد مخالف تله خود را ناديده ميگيريد. در واقع ذهن شما اطلاعات خلاف يا ناقض تلهها را در پردازش خود در نظر نميگيرد!
اجتناب هيجاني يا عاطفي: شما بطور غيرارادي، تلاش ميكنيد تا هيجانات و احساسات منفي خود را سركوب كنيد و از آنها فرار كنيد تا رنج نكشيد! مثلا فردي كه در برابر آسيبهاي شديد همسرش، با بيتفاوتي صحبت ميكند اگر چه عميقاً ناراحت است!
اين نوع اجتناب، ممكن است بصورت رفتارهاي افراطي مثل مصرف مواد مخدر، الكل، پرخوري، بيقيدي جنسي و... ديده شود. اين روشها ممكن است موقتا رنج شما را تسكين دهند اما تلههاي شما را تقويت ميكنند.
اجتناب رفتاري: شما به گونهاي عمل ميكنيد كه از موقعيتها و تجارب برانگيزاننده تلهها فرار كنيد! مثلا شخصي كه تله شكست دارد ممكن است از گرفتن مسئوليت شغلي بالاتر اجتناب كند يا فردي كه تله نقص و شرم دارد ممكن است از صحبت در جمع، اجتناب كند يا با كسي صميمي نشود!
افكار و احساسات منفي خود را بنويسيد و ببينيد زندگي و اعمال شما در جهت انكار و فرار يا حتي جنگ با آنهاست يا در جهت پذيرش آنهاست؟ خيلي اوقات حتي اين فرارها و انكارها خودآگاهانه نيست و آگاهي نسبت به آنها موجب بر ملاشدن و توقف آنها ميشود.دفتر مشاوره ازدواج
۲- واقعا نميشود بدون درد و رنج تغيير كنيد! پس اجازه دهيد در مسير تغيير، رنج ضروري را احساس كنيد تا دچار رنج بيهوده نشويد! البته اگر هيجانات شما بسيار خارج از كنترل هستند؛ بهتر است از درمانگر كمك بگيريد.
اما نبايد تا هر رنجي احساس كرديد با روشهايي مثل اجتناب، جبران افراطي، مصرف مشروبات الكلي، مواد مخدر، داروهاي روانگردان و... رنج خود را كاهش دهيد يا سركوب كنيد.
ممكن است براي فرار از اين رنج، به روابط مختلف نيز پناه ببريد يا روابط جنسي متعدد را تجربه كنيد يا خودتان را غرق كارتان كنيد تا متوجه رنجتان نشويد. يا خود را فداي ديگران كنيد تا از كمبودهاي خود فرار كنيد.
اين روشهاي اجتنابي ممكن است رنج شما را موقتا كم كنند و شما را از اضطراب محافظت كنند اما شما از كودكي به تكرار آنها در تمام موقعيتها عادت كردهايد و باعث شدهاند به شكل سازنده و موثر با تله خود روبرو نشويد و تله شما همچنان تكرار پيدا كند! شفاي شما در پذيرش رنجها و عبور از آنهاست.
رفتن به خاطرات كودكي باعث ميشود كه شما رنجي كه تا الان به روشهاي مختلف سركوب كردهايد را به ذهن هوشيار بياوريد و آگاهانه با آن روبرو شويد. پس اين كار را بطور مداوم در طي تغيير تلهها انجام دهيد.
به اين توجه كنيد كه وقتي از احساسات خود فرار ميكنيد چه معايب و مزايايي براي شما دارد. مدتي رفتارهايي كه براي كاهش رنج انجام ميداديد و در بالا مثالهايي از آنها گفتم را انجام ندهيد و تغييرات احساسات خود را بررسي كنيد.
عادتهاي غلط قبلي كه براي كاستن هيجانات منفي انجام ميداديد را با عادتهاي درست جديد جايگزين كنيد. مثلاً ورزش كنيد؛ كارهاي گروهي انگيزه بخش انجام دهيد؛ هدف جديدي را پيگيري كنيد.
رنج هيجانات منفي كه كمتر شود افكار غلط خودشان را به شما نشان ميدهند و با واقعيت روبرو ميشويد! اما فعلاً هيجانات منفي اينقدر زياد هستند كه اجازه نميدهند حتي درست فكر كنيد؛ چه برسد به اينكه متوجه افكار خطا شويد و آنها را تغيير دهيد!
۱- بعد از اينكه متوجه ريشههاي تله خود شديد؛ ممكن است نسبت به مسببان آن كه معمولاً والدين، سرپرستان يا نزديكان شما هستند؛ دچار خشم و ناراحتي شويد و حتي آنها را نبخشيد!
اين احساسات، تا اندازهاي طبيعي هستند اما اگر باعث شوند كه شما مسئوليت تغييرتان را گردن ديگران بياندازيد يا دنبال مقصر بگرديد؛ ديگر نميتوانيد تله خود را تغيير دهيد!
به هر حال هر كه شروع كننده بوده است؛ اين شما بودهايد كه در ادامه و تكرار تلهها نقش داشتهايد و اكنون مسئوليت تغيير داريد.
پس ما چرا به خاطرات كودكي ميرويم اگر خود در گذشته تقصيري نداشتهايم؟! ما به خاطرات كودكي ميرويم تا ريشههاي پيدايش تلهها را بشناسيم و درك كنيم؛ نه اينكه دنبال مقصر بگرديم و او را سرزنش كنيم تا خود را از مسئوليت مبرا كنيم!
رفتن به گذشته و بازآفريني ذهني تلهها باعث ميشود دست از سركوب و انكار برداريد؛ ريشه مشكلات فعليتان را بشناسيد و نيز فكر نكنيد تلهها ذاتي و چسبيده به شما هستند؛ بلكه آگاه شويد بر اساس اتفاقاتي در كودكي به شما القاء يا وصل شدهاند!
در اين مسير، كسي از شما انتظار ندارد كه حتما پدر و مادر خود را كه ممكن است شما را شديداً مورد تنبيه، تحقير يا هر آسيبي قرار دادهاند؛ حتما ببخشيد و خاطرات رنج آور را فراموش كنيد!
اما هر چه كه واقع بينانهتر، به گذشته مينگريد و با درك و احساس همدلي به والدين خود نگاه ميكنيد؛ متوجه ميشويد آنها نيز اسير تلههاي خود بودهاند و بر اساس دانايي، توانايي و ظرفيت خود با شما رفتار كردهاند!
پس به طور طبيعي، ممكن است اين درك و آگاهي باعث شود والدين خود را ببخشيد و شايد هم ممكن است اين اتقاق نيفتد!
دنبال اين نباشيد يكباره و با چند تكنيك، مشكل تلهها را برداريد! آهسته و بتدريج با تغييرات كوچك شروع كنيد. هر بار كه قويتر شويد و بتوانيد خودتان را با احساسات رنجآور بپذيريد و تحمل كنيد اما به دام تلهها نيفتيد؛ در طول زمان به تغييرات بزرگ خواهيد رسيد. منبع: مركز مشاوره ازدواج
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: