آيا ما بايد احساسات خود را مخفي كنيم؟
تحمل خود نا خوبمان را داشته باشيم! در ما ضعف، كاستي و نقص وجود دارد و لحظاتي هست كه در ما احساسات ترس، اضطراب، غم، خشم، ناراحتي، حسرت، حسادت، كينه و... حضور دارد. اگر تحمل خود را با تمام اين ضعفها و احساسات رنجآور، نداشته باشيم؛ يعني اصلا خود را نپذيرفتهايم!مشكل از اين احساسات نيست؛ مشكل از جايي شروع ميشود كه ميخواهيد جلوي تجربه اين احساسات بايستيد و نتيجه اين ميشود كه احساسات شما، شديدتر و طولانيتر ميشوند!
مثلا ميگوييد فاجعه است كه چنين احساسي جنسي دارم! يا من نبايد از پدر و مادرم، دچار خشم شوم؛ بعد احساس گناه هم به شما دست ميدهد!
وقتي احساسات خود را با تفسيرها و قضاوتها، همراه ميكنيد؛ وقتي آنها را دائمي و ماندگار، فرض ميكنيد و وقتي ميخواهيد از رنج آنها فرار كنيد؛ مشكلات هيجاني شما بيشتر و ادامه دار ميشود.
مثلا شما را در رابطهاي، ترك كردهاند؛ دچار يك شكست مالي شدهايد و يا از حرف كسي رنجيدهايد! طبيعي است كه ناراحت باشيد؛ گريه كنيد و يا دچار خشم و كينه شويد.
اما مشكل وقتي شروع ميشود كه بخواهيد سريعا اين رنجها را كم يا حذف كنيد؛ پس با مكانيزمهاي ذهني، از واقعيت فرار ميكنيد؛ آن را انكار يا ناديده ميگيريد؛ با خوش خيالي، توهم مثبت، حواس پرتي، اجتناب و... يا ميخواهيد سريعا بر اساس احساسات خود، واكنش نشان دهيد.
مثلا شما هم ضربه ميزنيد؛ شما هم ناسزا ميگوييد و يا دست به رفتار خود تخريبي ميزنيد. پيش بيني ميكنيد كه من تحمل ناكامي ندارم يا من اگر ناراحت شدم فلان اتفاق ميافتد! با فكر هم به استقبال احساسات منفي ميرويد؛ هم خود را به سوي اتفاقات منفي ميبريد!
برخي اصلا احساسات خود را نميشناسند؛ چون بسياري از احساسات طبيعي خود را بخاطر رنجشان يا قضاوت والدين، از كودكي سركوب كردهاند و يا حتي آنها را با افكارشان اشتباه گرفتهاند! كافي است در زمان بروز احساسات، اندكي مكث كنيد و به فعل و انفعلات دروني خود توجه كنيد تا بيايند و بگذرند؛ به احساسات، افكار، حواس و بدنتان... مشاهده كنيد؛ نه قضاوت. تا شفافتر، پيام احساسات خود را درك كنيد.
اينگونه اگر هم عملي انجام دهيد؛ چون احساسات شما متعادلتر شدهاند و پيام آنها را درك كردهايد؛ عمل شما بالغانهتر خواهد بود. پذيرش خويشتن با تمام آنچه هستيد، مبناي عزت نفس و احساس ارزشمندي است.
اين مطلب را حتما راببينيد:مشاوره خانواده
برچسب: ،