باورها و قضاوت هاي ما چگونه شكل ميگيرند؟
تلههايي كه باعث رنج ما ميشوند
وقتي در رابطهاي با فردي غيرقابل پيشبيني، دسترس ناپذير و غيرمتعهد و از جهت هيجاني بيثبات روبرو ميشويد. احساسات: خشم، ترس، غم
۲- بياعتمادي/ بدرفتاري:
وقتي فكر ميكنيد فردي كه با آن در ارتباط هستيد به شما آسيب ميزند يا خيانت ميكند احساسات: خشم، ترس
۳- محروميت هيجاني:
وقتي احساس تنهايي ميكنيد يا در ارتباط با كسي هستيد كه فكر ميكنيد شما را درك نميكند و با شما همدلي ندارد. حتي اگر فقط احساس كنيد درك نميشويد يا شما را دوست ندارند احساسات: غم، خشم، افسردگي (احساس تنهايي و بيپناهي)
۴- نقص/ شرم:
وقتي در يك رابطه نزديك ميترسيد ديگري متوجه عيب و نقص شما شود يا زماني كه مورد انتقاد قرار ميگيريد و يا وقتي كه ميترسيد ديگران پي به بيارزشي و بيلياقتي شما ببرند احساسات: خجالت، خشم، غم
۵- وابستگي:
در وقت تغيير در زندگي و موقعيت جديد يا هنگام جداييها و قطع ارتباط با افراد صميمي احساسات: نگراني، ترس، خشم
۶- شكست:
زماني كه با افرادي موفقتر از نظر خودتان روبرو ميشويد يا در موقعيتهايي كه فكر ميكنيد در آنها قابليت، استعداد يا هوش نداريد! احساسات: افسردگي، خجالت، ترس، خشم
۷- ايثار/ اطاعت:
وقتي كه نيازهاي ديگران مهمتر و با اولويتتر ميشود يا وقتي احساس ميكنيد ديگران شما را كنترل ميكنند و شما گرفتار روابط و مشكلات هستيد. احساسات: ترس، احساس گناه
۸- انزواي اجتماعي/ بيگانگي:
وقتي در جمعي هستيد كه احساس ميكنيد متفاوت هستيد يا جايي در گروه نداريد احساسات: ترس، نگراني، خشم، خجالت، احساس تنهايي
۹- استحقاق/ بزرگمنشي:
زماني كه اتفاقات طبق ميل شما پيش نروند يا نيازها و خواستههاي شما در اولويت نباشد احساسات: خشم
۱۰- معيارهاي سختگيرانه/ عيبجويي افراطي:
وقتي كه حس كنيد به ايدهآلهايتان نرسيدهايد يا ديگران طبق معيارهاي شما عمل نكردهاند احساسات: خشم
۹- معيارهاي سختگيرانه: اگر در اين تله گرفتار شده باشيد هميشه معيارهايي سختگيرانه و ايدهآل در زندگي داريد. اين معيارها ميتوانند موقعيت اجتماعي بالا، پول، موفقيت و... باشند اما حاضريد براي رسيدن به آنها از هر چيز مهمتري مانند سلامتي، خانواده، آرامش و روابط مهمتان بگذريد و ديگران را نيز با سختگيري تحت فشار قرار دهيد. در كودكي از شما انتظار داشتهاند كه هميشه بايد بهترين و كاملترين آدم باشيد و براي آن قواعد و قوانين سختگيرانه وضع كردهاند
۱۰- استحقاق: اگر فرد در كودكي، لوس و نازپروده بار آمده باشد و با هيچ محدوديت و انضباطي در زندگي و در ارضاء نيازهايش مواجه نشده و هر چه خواسته براي او فراهم كردهاند حالا احساس ميكند فردي استثنايي و ويژه است و بايد خيلي سريع و آسان به خواستههاي خود برسد. او خود را فردي همه چيز دان و در همه كار، توانا ميداند و براي رسيدن به خواستههايش حقوق و حرمت ديگران را زير پا ميگذارد و از نرسيدن به خواستههاي خود عصباني ميشود و خويشتن داري ندارد
۱۱- يادگيري ديگر تلهها بر عهده خود شما
نكته ۱: برخي افراد در آزمونهاي ارزيابي تلهها، هم تله نقص/ شرم و تله شكست را نشان ميدهند كه دارند هم تلههاي معيارهاي سختگيرانه و استحقاق! به نظر ميرسد با اينكه خودشان را عميقاً معيوب و شكست خورده ميدانند از طرفي هم از خودشان و ديگران انتظار كامل بودن دارند و چون فكر ميكنند خاص و استثنايياند توقعات و انتظارات غيرمتعارفي از دنيا و ديگران دارند! خواستهها و باورهاي متناقض! پس اين افراد ممكن است ضعف عزت نفس خود را در پوشش كمالطلبي و خودشيفتگي پنهان كنند! توضيحات تله نقص/ شرم و تله شكست، در پست قبلي توضيح داده شده. مطالب قبلي را نيز مرور كنيد
نكته ۲: اگر گرفتار تلههاي زندگي باشيم سبك فكري و رفتاري ما در جهت تأييد تلههاست. اما اگر ما آگاه به اين سبك يا روش زندگي باشيم؛ دست تلههاي زندگي براي ما رو ميشود و ديگر آنها نميتوانند ناخودآگاهانه به ما آسيب بزنند و يا ما را در چرخه تكرار و تاييد خود نگه بدارند! بعد از طي مسير آگاهي (من ميدانم گرفتار چه تلهاي هستم) و سپس خودآگاهي (من آگاهم كجاها چه تأثيري بر من دارد) شما با پذيرش (من ميپذيرم كه به روشهاي مختلف، تله خود را باور كردهام) و مسئوليتپذيري (من براي تغيير تلههاي خود اقدام ميكنم) ميتوانيد عليه تلههاي زندگي خود وارد عمل شويد.
كدام تلهها و بيشتر در چه موقعيتها و شرايطي در شما فعال ميشوند؟! چه احساسات و هيجاناتي به شما دست ميدهد؟
برچسب: ،